نخستینبار موضوع مدالیته هستهای در زمان مدیرکلی محمد البرادعی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی مطرح شد اما از آن مقطع زمانی به بعد آژانس همواره خود را درگیر سیاستهای کلان قدرتهای بزرگ در چارچوب موضوعات مربوط به شورای امنیت سازمان ملل کرده است. طبیعی است که در چنین شرایطی دستیابی به نتیجه مثبت، سازنده و قابل پیشبینی کار دشواری خواهد بود.
از زمان تصدی مدیرکلی آمانو در آژانس بینالمللی انرژی اتمی دستیابی به توافق با مشکلات جدیتری روبهرو شده است؛ آمانو در زمره طرفداران جدی خلع سلاح، کنترل تسلیحاتی و کنترل روند غنیسازی اتمی توسط کشورهایی همانند ایران است، هرمان ناکارتس معاون مدیرکل نیز دارای چنین رویکردی است و طبیعی است که وقتی نگرش سیاسی با مأموریتهای تکنیکی آژانس با هم پیوند پیدا میکند، مشکلات بیشتری فراروی مذاکرات معطوف به مدالیته خواهد بود.
سفر هرمان ناکارتس به تهران از این جهت اهمیت دارد که این مذاکرات مقدمهای برای دیدار دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران با گروه 1+5 خواهد بود؛ دیداری که انجام یا عدمانجام آن بستگی به مفاد مذاکرات 16ژانویه در تهران خواهد داشت. در چنین شرایطی این موضوع مطرح میشود که اصلیترین دغدغههای آژانس و ایران در مذاکرات تهران چه خواهد بود. طبیعی است که ایران رویکرد معطوف به همکاری را در دستور کار قرار خواهد داد.
نگرش ایران معطوف به حل مسالمتجویانه اختلافات موجود با آژانس بوده و به همین دلیل است که همواره بر این موضوع تأکید داشته که از آمادگی لازم برای حل همهجانبه اختلافات باقیمانده با آژانس برخوردار است. ایران تاکنون پادمان هستهای را بهعنوان محور اصلی مذاکرات مورد تأکید قرار داده درحالیکه آمانو برخلاف مأموریت اجرایی خود تلاش دارد تا موضوعات دیگری ازجمله قطعنامههای شورای امنیت را به عنوان پیششرط مذاکرات مطرح کند.
اختلاف نظر ایران و آژانس درباره چگونگی نیل به توافق برای حل قطعی، فراگیر و همهجانبه موضوعات مورد اختلاف است درحالیکه آژانس از الگوی تاکتیکی و مرحلهای بهره میگیرد. نگرش ایران بر تداوم اعتمادسازی قرار گرفته درحالیکه رویکرد آژانس معطوف به انجام اقدامات تاکتیکی، مرحلهای و نردبانی است. هر مرحله از مذاکرات بهعنوان مقدمهای برای مرحله بعدی تلقی میشود که این روند نشان میدهد که اعتمادسازی متقابل از سوی دبیرکل و معاون آژانس بینالمللی انرژی اتمی مشاهده نمیشود.
به همین دلیل است که مذاکرات 16ژانویه بهعنوان نقطه عطفی در روند تلاشهای سازمانیافته ایران جهت نیل به توافق همهجانبه و مدالیته تلقی میشود.درخواست آژانس از ایران برای بازدید از سایت پارچین برخلاف پادمان هستهای است زیرا سایت پارچین مربوط به حوزه صنایع دفاعی ایران بوده و هیچ ارتباطی به فعالیتهای هستهای ندارد؛ اگرچه ایران در سالهای گذشته اجرای دوفاکتوی پروتکل الحاقی 2+93 را در دستور کار قرار داده بود اما تخریبهای انجامشده علیه ایران در چارچوب قطعنامه 1737و 1747مانع از تداوم روند گذشته در سیاست هستهای ایران شدهاست.
حل اختلافات ایران و آژانس در شرایطی امکانپذیر است که اولا آژانس به الگوی اعتمادسازی متقابل توجه داشته باشد و بر این اساس پاداش همکاریهای سازمانیافته ایران در ارتباط با مانیتورینگ سایتهای هستهای را اعطا کند. اگر آژانس در چارچوب حل همهجانبه و فراگیر اختلافات خود با ایران تلاش نکند، در آن شرایط نهتنها امکان تحقق انتظارات آنان در چارچوب پروتکل الحاقی 2+93 تحقق پیدا نمیکند بلکه رویکرد ایران صرفا در قالب پادمان هستهای باقی خواهد ماند. بازدید از سایت پارچین نیازمند نشاندادن حسن نیت آژانس در تعامل با ایران است و عبور از مدالیته و کاهش تحریمها نخستین گام برای پذیرش تعهدات جدید از سوی ایران تلقی میشود.
* مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران